آیا استفاده از بازاریابی شبکه‌های اجتماعی فیس‌بوک، توئیتر و دیگر موارد مشابه ازاین‌دست ضرورت دارد – آیا اگر از آن‌ها برای ترویج و ساخت برند خود یا برقراری ارتباط با مشتریان خود استفاده نکنید، فرصت قابل‌توجهی را ازدست‌داده‌اید؟
تاریخ انتشار: ۱۲:۴۶ - ۰۶ مهر ۱۳۹۷ - 2018 September 28

پاسخ کوتاه به این موضوع در یک‌کلام بله است، اما پاسخ بلند و کامل این است که نه، تنها در صورتی این کار را انجام دهید که بتوانید منابع و کارکنان لازم را به آن اختصاص دهید.

برقراری تعامل با مشتریان از طریق بازاریابی شبکه‌های اجتماعی به‌طورکلی فرایندی زمان‌بر است. در ظاهر ساده به نظر می‌رسد، خیلی راحت می‌توانید گوشی موبایل خود را برداشته و شروع به درج و انتشار مطالب در شبکه فیس‌بوک، توئیتر و … بکنید و از این طریق در مجموعه شبکه‌های اجتماعی حضوری فعال داشته باشید. سخت به نظر نمی‌رسد، درست است؟

اما اگر به‌طور اشتباه از این شبکه‌ها استفاده کنید، آنگاه به‌جای سودمند بودن ضرر و زیان بیشتری به کسب‌وکار و اعتبار آن وارد می‌کنید. دقیقاً همانند هر تلاش و فعالیت دیگری در عرصه بازاریابی، همواره باید یک دلیل و طرح مشخص برای آن وجود دارد و باید دقت و توجه زیادی در این رابطه وجود داشته باشد.

در اغلب موارد، شرکت‌های کوچک تنها با اضافه کردن یک صفحه به پروفایل شخصی مدیر شرکت در شبکه‌های اجتماعی وارد این شبکه‌ها شده و شروع به فعالیت خودشان می‌کنند . . . یا خیلی بدون و برنامه و تصادفی دسترسی به این صفحات را به یک یا چند نفر از کارمندان خود اختصاص می‌دهند. نتیجه نهایی محتوای نامربوط و بی‌مفهومی است که موجب تعامل برند با مشتریان خودش نشده یا موجب الهام بخشیدن به آن‌ها نمی‌شود و در عوض تنها موجب ناراحت کردن و رنجاندن، عصبانی شدن یا حتی لغو اشتراک آن‌ها از دریافت محتوای شما می‌شود.

بازاریابی شبکه‌های اجتماعی

ابتدا از خود بپرسید، سعی در دستیابی به چه چیزی دارید؟

قبل از اینکه شروع به قدم نهادن در مسیر حرکت در بازاریابی شبکه‌های اجتماعی قرار دهید، بهتر است سعی کنید به این سؤال جواب دهید. اگر دقیقاً نمی‌دانید که قصد انجام دادن چه‌کاری رادارید یا مشغول انجام دادن چه‌کاری هستید، بهتر هست هرگز خود را درگیر یک بحث آنلاین و اینترنتی نکنید. مهم‌تر از این موضوع، باید به خاطر داشته باشید که در اغلب شرایط در بحثی که خودتان با مشتریان تشکیل داده‌اید، تنها یک مهمان هستید.

اگر موفق به تشکیل دادن لیست بلندی از دوستان در شبکه فیس‌بوک یا دنبال کننده در توئیتر شده‌اید – هر محتوایی که در این شبکه‌ها منتشر می‌کنید خود پتانسیل آغاز یک بحث را دارد و لزوماً هم قادر به هدایت روند حرکت و آینده این بحث و گفتگو نیستید. همواره باید پیش از انتشار هر محتوایی به‌صورت آنلاین باید توجه داشته باشید که در حال وارد شدن به چه بحثی هستید . . . و نیز توجه داشته باشید که شاید بهتر باشد اصلاً در آن بحث و گفتگو شرکت نکنید.

آیا زمان، کارمند و تعهد لازم برای انجام دادن این کار به‌صورت درست رادارید؟

پیش از فیس‌بوک و توئیتر بهترین و باارزش‌ترین فضا و زیرساخت برای شرکت‌ها استفاده از یک فروم بحث و گفتگو بود. افراد و شرکت‌های بسیار زیادی بودند که خواهان داشتن یک اجتماع از مردم در قالب یک فروم بودند که به وب‌سایت خودشان افزوده می‌شد و از این طریق قادر به ایجاد تعامل با مشتریان خودشان می‌شدند . . . و تا حدودی می‌توان گفت که قادر به کنترل این بحث و تعامل بودند.

به‌طورکلی البته ما توصیه بر استفاده از فضای این فروم‌ها نداشته و لزوماً توصیه به استفاده نکردن از آن‌ها را مطرح می‌کردیم، چراکه در آن زمان می‌دانستیم این افراد منابع لازم برای اداره کردن و کنترل این فروم‌ها را در اختیار نداشته و این تصور آن‌ها مبنی بر استفاده مثبت و سودآور از این فروم‌ها به‌طورکلی غیرقابل‌قبول و عملی بود.

امروز هم ماجرا خیلی تغییر نکرده است. فیس‌بوک و توئیتر نیاز به تعهد زیاد ازلحاظ زمانی و تعداد کارمند موردنیاز دارند و شما هرگز قادر به استفاده از یک فرد بی‌تجربه و تازه‌وارد برای این کار نیستید – به عبارت بهتر شما نیاز به استفاده از یک فرد باتجربه‌تر جهت به سرانجام رساندن شرایط حساس و تعامل با مشتریان خشمگین هستید. شخصی که قادر به حفظ تعامل با مشتریان و علاقه‌مند نگاه‌داشتن آن‌ها باشد که اصلاً کار ساده‌ای به‌حساب نمی‌آید و سؤال دیگری هم که مطرح می‌شود این است که . . . آیا شرکت/محصول یا خدمات شما ارزش بحث و گفتگو ادامه‌دار و سلسله مراتبی را دارد؟

توصیه ساده و سریع به این موضوع این است که اگر قادر به متعهد شدن به انجام این کار نیستید . . . پس اصلاً انجام ندهید. اجازه دهید باز برگردیم به مثال قبلی خودمان در رابطه با فروم . . . نتیجه معمول استفاده از فروم‌ها بر روی سایت مشتریان این بود که . . . آن‌ها پس از مدتی با چالش‌های عدیده‌ای روبرو شده و ترک می‌شدند و محتوایی در آن‌ها درج نمی‌شد یا اینکه تعداد این محتوا بسیار کم و ناچیز بود. بنابراین بازدیدکننده‌هایی که به آن‌ها وارد می‌شدند بسیار متعجب می‌شدند که اگر در اینجا کسی پاسخگو نیست، پس آیا واقعاً این شرکت قابل‌اعتماد است؟ فیس‌بوک و توئیتر هم چیزی جدا از این موضوع نیستند! اگر شما هماهنگ با آن‌ها پیش نروید . . . اگر به‌صورت ساعتی یا روزانه به آن‌ها سر نزنید . . . اصلاً ارزشی برای شما ایجاد نمی‌کنند و این‌گونه صدمات بیشتری به کسب‌وکار خود می‌زنید.

اما چاره کار چیست؟

به نظر ما پاسخ به این سؤال ساده نیست و بستگی به شرکت، محصولات و خدمات و اهداف آن دارد. در اغلب موارد (۹ مورد از هر ۱۰ مورد) پیشنهاد می‌کنیم که شرکت‌های کوچک به جای استفاده از بازاریابی شبکه‌های اجتماعی اقدام به راه‌اندازی یک وبلاگ برای خودشان بکنند (البته اگر ندارند) و به‌طور مرتبط هم در آن محتوایی منتشر کنند و اگر زمان لازم برای این کار ندارند، بهتر است همین کار را هم نکنند، چراکه خالی بودن وبلاگ هم جز ضرر و زیان به اعتبار برند چیزی برای آن‌ها ندارد.

منبع: کانون آگهی و تبلیغات خراسان

نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :